کتاب بیان علی محمد باب و ادعای تحدی برای آن  !!!

سه شنبه, 05 ارديبهشت 1396 06:43 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : جریان انحرافی بابیه ادعای نسخ دین اسلام را دارد و تنها معجزه‌ی خود را کتاب بیان می‌داند و در مورد آن تحدی هم می‌کند در حالی‌که این کتاب مملو از غلطهای ادبی و علمی است و در توجیه اشتباهات خود می‌گوید ما باید قواعد را با کتاب، تطبیق دهیم نه کتاب را با قواعد. که اگر این‌گونه باشد چطور فصاحتِ این کتاب را باید بعنوان معجزه درک کرد و البته فهمید؟

آنطور که در مطالب مستمر درج نمودیم بابیه فرقه‌ای است که خود را صاحب شریعت جدیدی می‌داند و معتقد است که احکام اسلام نسخ شده است و دوران پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و قرآن تمام شده است و از این پس، علی‌محمد باب، به عنوان حجت و کتابِ بیان، کتاب آسمانی آنهاست.[1]
علی محمد باب، که رهبر بابیان است، کتاب بیان را معجزه‌ی خود می‌داند و در مورد آن تحدی می‌کند[2]. در حالی‌که این کتاب، بسیار معمولی به نظر می‌رسد و حتی پر از غلط‌های ادبی و علمی است.[3] و ادعای فصاحت و بلاغت و همانند نداشتن در مورد آن عجیب است. عجیب‌تر اینکه، خودِ علی‌محمدباب از اشتباهات آثارش با‌خبر شده و در کتاب بیان فارسی این‌گونه دفاع می‌کند: «اگر نکته‌گیری در اِعراب و قرائت یا قواعد عربیه شود، مردود است زیرا که این قواعد از آیات برداشت می‌شود، نه آیات بر آنها جاری شود و شبهه نیست که صاحب این آیات، نفی این قواعد و علم را ازخود نموده بلکه هیچ حجتی نزد اولوالألباب از عدم علم به آنها و اظهار این نوع آیات و کلمات اعظم‌تر(!)[4] نیست.»[5] در اصل علی محمد باب با این حرف می‌خواهد بگوید که قواعد را باید با آیات تطبیق داد نه اینکه آیات را با قواعد سنجید.
در اینجا باید پرسید که شما که در مورد کتابِ بیان تحدی کردید و از طرفی می‌گویید ما باید خودمان را با آیاتِ شما هماهنگ کنیم، پس چگونه فصاحت این کتاب از طرف ما قابل درک باشد که بتوانیم مثل آن را بیاوریم؟ و اصلا با این وصف، تحدی معنایی ندارد.
دوم اینکه چرا نباید سخنان شما را با قواعد تطبیق کرد؟ مگر نه اینکه هر پیامبری به زبان قومِ خود سخن گفته است تا مردم بتوانند متوجه شوند؟ پس چرا تا این حد اشتباهاتِ ادبی در این کتاب وجود دارد تا آنجا که بعضی اشتباهات، انسان را به خنده می‌آورد.
از این گذشته چرا قرآن کریم که به زبان فصیح عربی نازل شده، این قواعد را رعایت کرده است؟ و حال آن‌که به قول شما این دو کتاب از یک مصدر صادر شده است؟ به نظر می‌رسد نه اینکه این کتاب الهی نبوده، بلکه به مراتب پایین‌تر کتاب‌هایی است که توسط یک انسان نوشته شده است و باعث تعجب است که چرا عده‌ای به این ادعاها گوش سپرده‌اند و قبول کرده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. «و در هر زمان، خداوند کتاب و حجتی برای خلق مقدر فرموده و می‌فرماید و در سنه‌ی1270 از بعثت محمد‌رسول‌الله کتاب را بیان و حجت را ذات حروف سبع (علی‌محمدباب هفت حرف دارد) قرار داد و ابواب دین را عدد نوزده قرار داده...»: علی‌محمدباب، بیان عربی، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 3.
[2]. «ان لا تستدلن الا بالایات فانها لتکفینکم عن شئون الاخری لتعجز عنها کل العالمون...؛ جز به آیات، استدلال نکنید که این آیات شما را از امور دیگر کفایت می‌کند و همه‌ی جهانیان در برابر آنها ناتوانند.»: علی‌محمدباب، لوح هیکل الدین، نسخه‌ی ‌الکترونیکی، ص 23.
[3]. ر.ک: حامد نیازی، گذرگاه تاریکی، اصفهان، 1393، حوزه علمیه، مرکز مدیریت، ص 157 تا 182.
[4]. کلمه‌ی «اعظم‌تر» اشتباه است چون «اعظم» افعل تفضیل است و پسوندِ «تر» بر سر آن در نمی‌آید.
[5]. علی‌محمدباب، بیان فارسی، نسخه‌ی الکترونیکی، اواخر باب اول از واحدثانی، ص 36.

 

 

 

خواندن 1858 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی